مستشرقان و تصوفبرخی مستشرقان بر اساس تمایلشان به قولِ به اخذ و اقتباس با نظر به بعضی از اجزا و عناصر تصوف ، کلیت آن را غیراسلامی و دخیل در عالم اسلام تلقی کردهاند، لیکن این مستشرقان در باره اصل و منشأ آن اتفاق نظر ندارند و هر گروه از آنها آن را مأخوذ یا متأثر از سنّتی متفاوت دانستهاند. فهرست مندرجات۱.۱ - مسیحیت ۱.۱.۱ - نظر مستشرقان ۱.۱.۲ - دلائل مستشرقان ۱.۱.۳ - عقیده حلول و اتحاد ۱.۱.۴ - عقیده اسقاط تکلیف ۱.۱.۵ - اساس ردیهها علیه تصوف ۱.۲ - سنّت یونانی ۱.۲.۱ - نظر مستشرقان ۱.۲.۲ - مفاهیم یونانی مشابه ۱.۳ - سنّت هندی و بودایی ۱.۳.۱ - نظر مستشرقان ۱.۳.۲ - شواهد ۱.۳.۳ - نظریه تناسخ ۱.۳.۴ - تأثیرات بودا ۱.۴ - سنّت ایرانی پیش از اسلام ۱.۴.۱ - نظر ثولاک ۱.۴.۲ - نظر براون ۱.۵ - منشأ ترکیبی ۱.۵.۱ - نظر هارتمان ۱.۵.۲ - نظر فون کرمر ۱.۵.۳ - نظر کارادوو ۱.۵.۴ - نظر نیکلسون ۱.۵.۵ - پل نویا ۱.۶ - نظربه زرین کوب ۲ - فهرست منابع ۳ - پانویس ۴ - منبع ۱ - نظر مستشرقان در منشأ تصوفنظرات مستشرقان درباه منشأ و اصل تصوف متفاوت است. ۱.۱ - مسیحیت۱.۱.۱ - نظر مستشرقانبه نظر مرکس، تصوف بر گرفته از رهبانیت شام است. گولدتسیهر قائل است که فقر و درویشیِ ظاهر شده در عالم اسلام از فروع مسیحیت است. نولدکه پشمینه پوشی و نیکلسون مصطلحات صوفیه را نصرانی و مسیحی دانستهاند. آسین پالاسیوس و ونسینک و تور آندره آ نیز تأثیر عقاید مسیحی را در تصوف اسلامی نشان دادهاند. ۱.۱.۲ - دلائل مستشرقاندلایل و مستندات این گروه اجمالاً همان است که ابن تیمیّه (متوفی ۷۲۸) مطرح کرده است. ابن تیمیّه ترجیح فقر بر غنا را آموزهای مسیحی دانسته است، همچنانکه توکل بر خدا در امر معاش و تن زدن از کار و ظهور شیخ در میان صوفیه و امتناع برخی از آنان از ازدواج و تأهل و تمایل ایشان به تجرد ، به رغم نهی پیامبر اکرم از رهبانیت، و استشهاد آنان به اقوال حضرت مسیح و اناجیل ، بر تأثیر عقاید مسیحی در تصوف و عرفان اسلامی دلالت میکند. [۱]
ابن تیمیّه، مجموع الفتاوی، ج۷، جزء ۱۱، ص۱۴ـ ۳۰، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، ج ۷، جزء ۱۱: کتاب التصوف، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۲]
رینولد الین نیکلسون، پیدایش و سیر تصوف، ج۱، ص۲۱ـ۲۲، ترجمه محمدباقر معین، تهران ۱۳۵۷ ش.
[۳]
قمر کیلانی، فی التصوف الاسلامی: مفهومه و تطوره و اعلامه، ج۱، ص۲۱ـ۲۲، بیروت ۱۹۶۲.
[۴]
حنا فاخوری و خلیل جر، تاریخ الفلسفة العربیة، ج۱، ص۲۹۷ـ۳۰۰، بیروت ۱۹۹۳.
[۵]
عبدالحسین زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، ج۱، ص۱۲ـ ۱۳، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۶]
عبدالحسین زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، ج۱، ص۲۲ـ۲۷، تهران ۱۳۶۹ ش.
۱.۱.۳ - عقیده حلول و اتحادعقیده برخی فرق صوفیه به حلول و اتحاد متناظر با اعتقاد مسیحی در باب الوهیت مسیح است. ۱.۱.۴ - عقیده اسقاط تکلیفهمچنین گفته شده که قول به اسقاط تکلیف برای واصلان، شاید مأخوذ از نامه پولس رسول به غلاطیان (۵:۱۸) باشد: «اما اگر روح خدا شما را هدایت کند، شما در قید شریعت نیستید». ۱.۱.۵ - اساس ردیهها علیه تصوفاین دو عقیده اساس ردیههای بسیار علیه صوفیان بوده است، چندانکه از همان ابتدا ابن حنبل آنان را به اباحه ، و خَشیش و ابوزُرعه (دو شاگرد وی) متصوفه را به طایفهای از زنادقه ( روحانیه ) منتسب کردهاند. [۷]
ابونصر سرّاج، کتاب اللّمع فی التصوف، ج۱، ص۴۳۳، چاپ رینولد الین نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴، چاپ افست تهران (بی تا).
[۸]
حنا فاخوری و خلیل جر، تاریخ الفلسفة العربیة، ج۱، ص۳۰۰، بیروت ۱۹۹۳.
[۹]
دانشنامه اسلام، ذیل «تصوف».
۱.۲ - سنّت یونانی۱.۱.۱ - نظر مستشرقانوینفلد، براون، مرکس، نیکلسون و ماسینیون بر تأثیر آرای گنوسی و فیثاغوری و نوافلاطونی بر تصوف تأکید کردهاند. [۱۰]
ادوارد گرانویل براون، تاریخ ادبی ایران، ج۱، ص۶۱۳ـ۶۱۵، ج ۱: از قدیمترین روزگاران تا زمان فردوسی، ترجمه و تحشیه و تعلیق علی پاشا صالح، تهران ۱۳۵۶ ش.
[۱۱]
عبدالحسین زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، ج۱، ص۱۳، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۱۲]
قمر کیلانی، فی التصوف الاسلامی: مفهومه و تطوره و اعلامه، ج۱، ص۲۲ـ۲۳، بیروت ۱۹۶۲.
نیکلسون [۱۳]
رینولد الین نیکلسون، پیدایش و سیر تصوف، ج۱، ص۶۰ـ۶۱، ترجمه محمدباقر معین، تهران ۱۳۵۷ ش.
به مقایسه آرای دیونوسیوس با ذوالنون مصری (متوفی ۲۴۵) پرداخته است و میدانیم که آرای این متأله مسیحی تا چه مایه متأثر از برقلس بوده است. [۱۴]
امیل بریه، تاریخ فلسفه قرون وسطی در دوره تجدد، ج۱، ص۴۳ـ۴۶، ترجمه و تلخیص یحیی مهدوی، تهران ۱۳۷۷ ش.
در مورد ذوالنون نیز گفتهاند که همچون جابر بن حیّان از علوم اوایل اطلاع داشته است. [۱۵]
ابن ندیم، ج۱، ص۴۲۳.
[۱۶]
علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، ج۱، ص۱۸۵، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبار العلماء باخبار الحکماء، چاپ لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳.
[۱۷]
عبدالحسین زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، ج۱، ص۵۹، تهران ۱۳۶۹ ش.
۱.۲.۲ - مفاهیم یونانی مشابهمفاهیم و معانیی نظیر زندان بودن تن برای روح ، عدم امکان معرفت به حقیقت عالی از طریق فکرت عقلی و لزوم اشراق و جذبه ، معرفت نفس و عالم صغیر بودن انسان و قول به فیض و سریان جملگی از حکمت و فلسفه یونان به تصوف و عرفان اسلامی سرایت کرده است. [۱۸]
قمر کیلانی، فی التصوف الاسلامی: مفهومه و تطوره و اعلامه، ج۱، ص۲۲ـ۲۳، بیروت ۱۹۶۲.
[۱۹]
حنا فاخوری و خلیل جر، تاریخ الفلسفة العربیة، ج۱، ص۳۰۰ـ۳۰۳، بیروت ۱۹۹۳.
[۲۰]
قاسم غنی، بحث در آثار و افکار و احوال حافظ، ج۲، قسمت ۱، ص۱۱۰ـ ۱۱۱، ج ۲، قسمت ۱، تهران ۱۳۶۶ ش.
[۲۱]
محمد بن یحیی لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ج۱، ص۳۹ ـ ۵۵، (تهران ۱۳۳۷ ش).
[۲۲]
عبدالحسین زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، ج۱، ص۲۰ـ۲۲، تهران ۱۳۶۹ ش.
از حیث ریشه شناسی کلمات نیز ابوریحان بیرونی [۲۳]
ابوریحان بیرونی، کتاب البیرونی فی تحقیق ماللهند، ص ۲۴، حیدرآباد دکن ۱۳۷۷/۱۹۵۷.
اصل کلمه صوفی را مأخوذ از سوف یونانی به معنای حکمت و دانایی دانسته است.
۱.۳ - سنّت هندی و بودایی۱.۱.۱ - نظر مستشرقانهورتن با نقل اقوال ابوریحان بیرونی و داراشکوه ، بر مشابهت اوپانیشادها و یوگا سوترا و آرای متصوفه متقدم حکم کرده و تأثیر آرای هندوان و مذاهب برهمنان را مخصوصاً بر سخنان حلاج و بعضی دیگر از متصوفه، چون بایزید بسطامی و جنید بغدادی ، قوی یافته است. جونس نیز بر همین اعتقاد است. ۱.۳.۲ - شواهداین مستشرقان به مسئله ذکر در طریقتهای صوفیه، عبادت و مجاهده و قول به تناسخ و اتحاد نفس با معقول خود و وصول به مقام فنا متناظر با اتحاد با نیروانا ، به عنوان شواهد این رأی استناد میکنند. ۱.۳.۳ - نظریه تناسخدر مجموعه مشهور اوپانیشادها یا حکمت وِدانتا (مخزن عمده یوگا)، برهما ، که مبدأ کل عالم است، با آتما (اصل درونی آدمی)، در حقیقت یکی است و برای رهایی از جدایی ظاهری میان انسان و برهما راه چاره عبارت است از تصفیه وجود از آلایشهای جسمانی و عبور متوالی از تنگنای تناسخ، که به آن سمساره گویند. شباهت این سخن و سوز و گداز جدایی از اصل در میان عرفا و قول برخی از آنان به تناسخ، آشکار است. ۱.۳.۴ - تأثیرات بوداگولدتسیهر مشابهت سرگذشت بودا و ابراهیم ادهم را دلیل بر توارد افکار و تشابه حالات دانسته و اولیری گفته است که نمیتوانیم از اثر بودا، که از طریق بلاد فارس و ماوراءالنهر به جزیرة العرب رفته بود، غفلت ورزیم. [۲۴]
حنا فاخوری و خلیل جر، تاریخ الفلسفة العربیة، ج۱، ص۲۹۵ـ ۲۹۷، بیروت ۱۹۹۳.
[۲۵]
قمر کیلانی، فی التصوف الاسلامی: مفهومه و تطوره و اعلامه، ج۱، ص۲۳ـ۲۴، بیروت ۱۹۶۲.
[۲۶]
عبدالحسین زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، ج۱، ص۱۲ـ۱۳، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۲۷]
عبدالحسین زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، ج۱، ص۱۷ـ۲۰، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۲۸]
دانشنامه اسلام، ذیل «تصوف».
۱.۴ - سنّت ایرانی پیش از اسلام۱.۴.۱ - نظر ثولاکنخستین کتابی که در اروپا در باره تصوف منتشر شد، نوشته ثولاک بود. وی ابتدا مدعی شد که منشأ عمده تصوف، آیین مجوس بوده است و حتی بعضی مشایخ صوفیه نیز مجوسی تبار بودهاند، اما بعدها در آرای خود تجدید نظر کرد. دوزی عقیده نخستینِ ثولاک را تأیید نموده و بلوشه نیز به تأثیر عقاید و مبادی ایرانی اشاره کرده است. ۱.۴.۲ - نظر براونبه اعتقاد براون، شباهت زهد در عالم اسلام به زهد و عبادت مانویان و مزدکیان و اینکه حقیقت محمدیه شبیه هرمز در نظر زردشت است و نیز نفوذ ایرانیان در عهد عباسی ، تأثیر آنان را آشکار میسازد. [۲۹]
ادوارد گرانویل براون، تاریخ ادبی ایران، ج۱، ص۶۱۱ـ۶۱۳، ج ۱: از قدیمترین روزگاران تا زمان فردوسی، ترجمه و تحشیه و تعلیق علی پاشا صالح، تهران ۱۳۵۶ ش.
[۳۰]
رینولد الین نیکلسون، پیدایش و سیر تصوف، ج۱، ص۱۲ ـ ۱۳، ترجمه محمدباقر معین، تهران ۱۳۵۷ ش.
[۳۱]
قمر کیلانی، فی التصوف الاسلامی: مفهومه و تطوره و اعلامه، ج۱، ص۲۴ـ ۲۵، بیروت ۱۹۶۲.
[۳۲]
عبدالحسین زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، ج۱، ص۱۲ـ ۱۳، تهران ۱۳۶۹ ش.
۱.۵ - منشأ ترکیبیدر این میان، برخی در باره اصل و منشأ تصوف گفتهاند که چند عنصر و عامل، با هم و به صورت ترکیبی، تأثیر داشتهاند. ۱.۵.۱ - نظر هارتمانهارتمان بیشتر به نفوذ هندوان، به علاوه بعضی عوامل دیگر، توجه کرده است. ۱.۵.۲ - نظر فون کرمرفون کرمر از تأثیر عنصر هندی و بودایی، که به عقیده وی مظهرش جنید و بایزید است، سخن گفته و عنصر دیگر را رهبانیت مسیحی معرفی کرده است. وی مخصوصاً حارث محاسبی و ذوالنون مصری را از مظاهر آن دانسته است. ۱.۵.۳ - نظر کارادووکارادوو منشأ تصوف را در آیین مسیح ، در حکمت یونان ، در ادیان هند و ایران و حتی در آیین یهود میداند. در این خصوص، توضیح دادهاند که این عناصر بدان صورت در آن داخل نشدهاند که تعیین و تحدید آنها آسان باشد و بتوان هر عنصری را بهطور دقیق و صریح به اصل خود ارجاع داد. مثلاً حیات ناسکانه را هم در میان بوداییان میتوان دید هم در میان مسیحیان . همچنین است فقر و توکل که میان آن دو مذهب مشترک است و موضوع محبت الاهی ، عاملی مشترک میان مسیحیت و نحله نوافلاطونی است؛ همچنانکه حجابهای گنوسی تا اندازهای فلوطینی است. بعلاوه، این مذاهب ، مستقل از یکدیگر و دور از هم به وجود نیامدهاند، بلکه با یکدیگر در اسکندریه معارضه کرده و بر هم تأثیر داشتهاند؛ همچنانکه بعدها این امر در دمشق و بصره و کوفه و بغداد پدید آمد. [۳۳]
عبدالحسین زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، ج۱، ص۱۳ ـ ۱۴، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۳۴]
حنا فاخوری و خلیل جر، تاریخ الفلسفة العربیة، ج۱، ص۳۰۲، بیروت ۱۹۹۳.
۱.۵.۴ - نظر نیکلسوناما نیکلسون که ابتدا تصوف را از حیث نظری نتیجه امتزاج و اتحاد آرای نو افلاطونی و دین مسیحی و آیین گنوسی میدانست و از حیث عملی متأثر از طرز فکر هندوایرانی، سرانجام اظهار کرد که حکم به اینکه تصوف امری دخیل در اسلام بوده مطلقاً پذیرفتنی نیست و در قرآن و حدیث ، معانی عمیق عرفانی وجود دارد. [۳۵]
رینولد الین نیکلسون، پیدایش و سیر تصوف، ج۱، ص۲۷ـ۲۹، ترجمه محمدباقر معین، تهران ۱۳۵۷ ش.
[۳۶]
دانشنامه اسلام، ذیل «تصوف».
۱.۵.۵ - پل نویاپل نویا [۳۷]
پل نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ج۱، ص۹ـ۱۴، ترجمه اسماعیل سعادت، تهران ۱۳۷۳ ش.
نیز در تکمیل مطالعات ماسینیون در کتاب تحقیق در مبادی اصطلاحات عرفان اسلامی ، با تحقیق در آثار کهن و با توجه به کتاب دریای جان هلموت ریتر، بر آن است که نشان دهد چگونه زبان تأویلی عرفا و اصطلاحات صوفیه از قرآن نشئت یافته است.
۱.۶ - نظربه زرین کوببه بیان زرین کوب ، [۳۸]
عبدالحسین زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، ج۱، ص۱۳، تهران ۱۳۶۹ ش.
شکی نیست که اندیشههای فلسفی و دینی گوناگون در جریان تصوف اسلامی وارد و حل شده است، لیکن فرض آنکه تصوف به ناچار باید منشائی غیراسلامی داشته باشد، موجه و معقول نیست.
همچنانکه فرضیههایی از این قبیل که تصوف، عکس العمل دماغ آریایی است در مقابل مذاهب و عقاید سامی ، نیز قابل دفاع نیست. [۳۹]
قمر کیلانی، فی التصوف الاسلامی: مفهومه و تطوره و اعلامه، ج۱، ص۱۶ـ۲۱، بیروت ۱۹۶۲.
[۴۰]
محمد بن یحیی لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ج۱، ص۵۶، (تهران ۱۳۳۷ ش).
[۴۱]
مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۱۴، ص۵۵۵ ـ ۵۵۹، ج ۱۴: خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران ۱۳۷۵ ش.
۲ - فهرست منابع(۸۷) ابن تیمیّه، مجموع الفتاوی، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، ج ۷، جزء ۱۱: کتاب التصوف، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰. (۸۸) ابن ندیم. (۸۹) ابوریحان بیرونی، کتاب البیرونی فی تحقیق ماللهند، حیدرآباد دکن ۱۳۷۷/۱۹۵۷. (۹۰) ابونصر سرّاج، کتاب اللّمع فی التصوف، چاپ رینولد الین نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴، چاپ افست تهران (بی تا). (۹۱) ادوارد گرانویل براون، تاریخ ادبی ایران، ج ۱: از قدیمترین روزگاران تا زمان فردوسی، ترجمه و تحشیه و تعلیق علی پاشا صالح، تهران ۱۳۵۶ ش. (۹۲) امیل بریه، تاریخ فلسفه قرون وسطی در دوره تجدد، ترجمه و تلخیص یحیی مهدوی، تهران ۱۳۷۷ ش. (۹۳) عبدالحسین زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، تهران ۱۳۶۹ ش. (۹۴) قاسم غنی، بحث در آثار و افکار و احوال حافظ، ج ۲، قسمت ۱، تهران ۱۳۶۶ ش. (۹۵) حنا فاخوری و خلیل جر، تاریخ الفلسفة العربیة، بیروت ۱۹۹۳. (۹۶) علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبار العلماء باخبار الحکماء، چاپ لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳. (۹۷) قمر کیلانی، فی التصوف الاسلامی: مفهومه و تطوره و اعلامه، بیروت ۱۹۶۲. (۹۸) محمد بن یحیی لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، (تهران ۱۳۳۷ ش). (۹۹) مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۱۴: خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران ۱۳۷۵ ش. (۱۰۰) پل نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ترجمه اسماعیل سعادت، تهران ۱۳۷۳ ش. (۱۰۱) رینولد الین نیکلسون، پیدایش و سیر تصوف، ترجمه محمدباقر معین، تهران ۱۳۵۷ ش. (۱۰۲) دانشنامه اسلام؛ ۳ - پانویس
۴ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «مستشرقان و تصوف»، شماره۳۵۸۹. |